فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 10 سال و 11 روز سن داره

فاطمه سادات ضربان زندگیمون

دوباره دندون مامانی

1393/10/6 15:27
257 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مخمل مامانی.امروز ساعت 5/10نوبت دندونپزشکی داشتم.منم تو رو آماده کردم و گذاشتمت پیش زندایی آخه مادر جون و پدر جون رفتن گنبد کاووس خونه خاله .آخه دارن خونشون رو عوض میکنن.

ساعت تقریبا11بود،زندایی زنگ زد که داری گریه میکنی.میگفت حسابی بغض کردی .منم یه زنگ به بابایی زدم.بعد از این بابایی تعریف میکرد وقتی نزدیک خونه شده صدای گریه ات تا بیرون میومده.وقتی هم بغلت کرده آروم گرفتی اما هنوز اون بغض رو داشتی .بعدش هم بهت فرنی داده و شماهم خوابیدی و بابایی باز اومده بیرون.

وقتی من کارم تموم شد زنگ زدم زندایی گفت که نیم ساعت بیشتر نخوابیدی و بیدار شدی. الآن هم آرومی.

عشق مامان تو این مدتی که دندون پزشکی بودم دلم برات تنگ شده بود.اصلا طاقت دوریت رو ندارم.وقتی فکر میکردم داری گریه میکنی دلم میخواست پرواز کنم بیام پیشت و تو بغلم بیگیرمت و فشارت بدم

خیلی وقتا فکر میکنم زبونم لال اگه من بمیرم و پیشت نباشم چی میشه؟میخوای چیکار کنی.

اما یادم میاد که وقتی خدا میگه من از مادر به بنده ام مهربونترم خیالم راحت میشه.خدا کنه که همیشه در کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم و هیچ بچه ای بی پدر و مادر بزرگ نشه "آمین"

از خدا میخوام هرچی صلاح و رضایتش در اونه برای تو مقدر کنه.

                                                                                                       love

پسندها (4)

نظرات (7)

سارا مامان یاسین
8 دی 93 19:31
سلام عزیزم انشاا... همیشه سایتون روی سر فاطمه جونم باشه سلامت باشی عزیزم
مامان مبینا
9 دی 93 18:00
سلام عزیزم خدا بد نده ایشالله زودی دندونات خوب بشه اخه منم چند وقتی شکمم درد میکرد رفتم دکتر دکترم بعد از سونو کلی دارو برام نوشت ایشالله هم من هم شما وهم همه مریضا زودی خوب خوب بشیم یه عالمه بوس واسه فاطمه جونی
مامان مبینا
9 دی 93 23:57
مامانی سلاااام منم اپ شدمه. بووووووووس
مينا مامان اميرعلي
10 دی 93 14:12
خدا نكنه خانومي... بخدا منم بعضي وقتا كه در نبودم اميرعلي بي تابي ميكنه به اين قضيه فكر ميكنم و گريه ميگيره ولي به قول تو خدا بزرگه ايشالله هيچ بچه اي بي پدرومادر نشه
مامان افسانه
11 دی 93 12:44
سلام عزیزم اینا چه حرفیه میزنی به جنبه خوبه قضیه نگاه کن به این که چقدرررررر کنارهم عاشقید و هیچ چیز نمیتونه جداتون کنه این فکرهای بد رو هم نکن
مامان فاطمه سادات
پاسخ
آره واقعا حق با شماست بابت حرفای خوبت ممنون عزیزم
افسانه
12 دی 93 1:21
سلام گلم . آخی ! راست می گی منم بعضی وقتا همین حسو دارم . ایشالله که سایه ات همیشه بالای سر دختر خوشگلت باشه و با همسر و دخمل نانازی زندگی سرشار از مهرو سلامتی و موفقیت داشته باشین . دختر نازمون رو هم ببوس .
♥ مامان معصومه ♥
12 دی 93 15:44
سلام خانمی این چه حرفیه انشالله سایت همیشه بالای سر فاطمه جون باشه منم تو تبریز رفتم و به دندنام رسیدم