این روزهای فاطمه سادات من
فاطمه سادات
شیرینتر از قبل...
شیطونتر از قبل...
سلام به دوستان گلم که همراهان همیشگی ما هستن
یه سلام عسلی هم به دخمل گلم که حالش بهتره و دیگه سرفه های سرما خوردگیش هم کمتر شده.خیلی خوشحالم که فاطمه جونم بهتره.
دیروز یه سردرد شدید گرفته بودم اما وقتی میدیدم دخترم حالش خوبه میگفتم اشکال نداره ،باور کنبد راضی دارم تمام روز رو درد بکشم اما نازنین دخترم سالم باشه و مریض نشه
دوستان ما رو خیلی شرمنده کردید و با نظرهاتون و همینطور نظرهای خصوصی احوال ما رو جویا شدید بازم معرفت شماها که بهم امید میده...
امیدوارم که هیچ موقع بیماری براتون پیش نیاد
پزشکم رو عوض نکردم.دوره درمان دیگه ای رو شروع کردم که طبق گفته دکتر اگه ایندفعه جواب نداد دیگه بستریم حتمیه
ایشالله که دیگه نیازی به بستری نیست
خب حالا میخوام از نفسم بگم که این روزا خیلی شیرین و خوردنی شده
بعضی وقتا دیگه کنترل خودمو از دست میدم و میخوام یه گاز محکم بگیرمش
اما چیکار کنم که نمیشه برا همین لبم رو گاز میگیرم
تازگیا یاد گرفتی وقتی غذا میخوری اونو تو دهنت غرغر میکنی
این کارت رو خیلی دوست دارم.
بعضی وقتا موقعی که خوابیدی پاهات رو میاری بالا و میکنی تو دهنت
الآن دیگه بیشتر میخوای بشینی یا یه نفر بلندت کنه.از خوابیدن زیاد خوشت نمیاد
وقتی آماده میشم که بریم بیرون کلی ذوق میکنی و گریه میکنی که زود بغلت کنم
وقتی رو شکم خوابیدی اگه پات رو به چیزی فشار بدی خودت رو میکشونی به طرف جلو ،اخیرا هم دیدم که داری سعی میکنی رو زانوت تکیه کنی، البته هنوز موفق نشدی
از جابه جایی تو خوابت هم که هر چی بگم کمه.
بعضی اوقات تا صبح سه چهار بار بیدار میشم و درستت میکنم.
وقتی میخوایم غذا بخوریم یه تیکه نون میدم دستت تا آروم بشی تو هم که عاشق تیکه نونی طوری که اگه ازت بگیرم میزنی زیر گریه وقتی هم که میخوام دوباره بهت بدم هول میکنی و دو دستی میگیری هرکه ندونه فکر میکنه دو هفته ای میشه که هیچی نخوردی مامان جاااااااااان
راستی تا یادم نرفته اینم بگم که گاهی اوقات خندهای قه قهی میکنی
قربون اون خندهات
اینم چندتا عکس
اینجا رو دست بابایی بودی که پاهات رو کردی تو دهنت
عشق نون خوردنی . عزیییییییییم
باباسید خیلی اصرار کرد که بهت نون بدیم...
اینم موقعی بود که تو رو دادم به بابایی و رفتم تو آشپزخونه .وقتی اومدم دیدم تو رو گذاشته تو کمد داره باهات بازی دالی موشه میکنه تو هم خوشت اومده بود
اینم یه عکس دو نفری از دختر عموهای ناز
ببین مامان برا آروم کردنت چه کا را که نمیکنه
اینم از بهترین خنده دنیا
عزیز دل مامان بعض وقتا فکر میکنم دلم از همین الآن برای این روزها تنگ میشه
روزهایی که لحظه به لحظش شیرینتر از قبله،لحظه هایی که تو رو دارم ...
بهترینم دوست دارم