فاطمه ساداتفاطمه سادات، تا این لحظه: 10 سال و 11 روز سن داره

فاطمه سادات ضربان زندگیمون

بعد از واکسن

1393/8/21 17:19
245 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز تقریبا ساعت 10رفتیم واکسن شش ماهگیت رو زدیم.اول که روی تخت خوابیدی تا بهت واکسن بزنه وقتی خانمه باهات صحبت میکرد میخندیدی

نمیدونستی که قراره بهت واکسن بزنه وگرنه...Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسل

خلاصه واکسن زدن همانا و گریه های سوزناک شماهم...گریهگریهگریه

قربونت اشکات .چیکار کنم اینا همش برا سلامتی خودته.اگه راه دیگه ای داشتم که کمتر اذیت میشدی مطمین باش که همونو انتخاب میکردم...

بعدش هم تب کردی.اول 4ساعت یکبار بهت استامینفون میدادم داروی سرماخوردگیت هم که باید میخوردی Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسل

دیروز چندبار به خاطر درد زیاد پای نازت گریه کردی امروز هم دردت کمتر شده ولی گاهی اوقات ناله میکنی و باز گرییییییییییه.

آلان که دارم مینویسم شما خوابیدی .از دیروز صبح که رفتیم برا واکسن ،دیگه از خونه بیرون نیومدم.میخوام چند روزی کاملا خونه نشین بشم تا شما کاملا از لحاظ واکسن و سرماخوردگیت خوب بشی امیدوارم که دیگه تب نداشته باشی و دردت هم تموم بشه

از دوستان عزیزی هم که نگران حالم بودن ممنوم .ایشالله که همیشه تنتون سالم باشه.باید بگم که متاسفانه عفونتم هنوز خوب نشده.و طبق دستور پزشک باید بستری بشم

شاید دکترم رو عوض کنم...

اگه راه حلی به ذهنتون میرسه خوشحال میشم که کمکم کنید

متاسفانه عکسی از الآنت ندارم.ایشالله تو پست بعدی جبران میکنم.

                                                          دوست دارم عشقم

                                                                   Tabaa پیکسل پیکسل (VGA) و داروهای پیکسل

پسندها (4)

نظرات (15)

افسون
21 آبان 93 20:18
سلام عزیزم . آخی . ایشالله که حال فاطمه سادات جونم خوبه . خیلی واکسن نی نی ها سخته ولی واسه سلامتی خودشونه دیگه . مراقبش باش و ببوسش . ببخشید چند بار پیغام دادی ولی من نتونستم بیام دوست جونم . ببخشید گلم .
مامان حديث
21 آبان 93 20:49
سلام به فاطمه سادات خوشگل و مامان گلش شرمنده زياد نتو نستيم بهتون سربزنيم مشغله كاري و زنگي سرمون رو گرم كرده فاطمه جون بزرگتر و خوشگلتر و نمكي تر و خوردني شدي عزيزم!!! حديث من هم برا واكسن شش ماهگيش اذيت شد خصوصا كه مثل شما سرماخوردگي داشت البته سرفه هاش تمومي نداره چن روز بهتر ميشه و چن روز ديگه باز شروع ميشن مي بوسمت خاله جونم
مریم مامان دونه برفی
22 آبان 93 8:59
ای جان عززززززززززیییییییییییییییزم میدونم چقدر سخته من که یکماه مونده به واکسن امیرعلی عزا می گرفتم انشاءا...هرچه زودتر خوب خوب میشه سادات خانم ما
مهدیه
22 آبان 93 10:03
عافیت باشه قطعا بخاطر سلامتیه بچه هاست که مادرها حاضرن این همه اشک نی نی ها رو تحمل کنن! ایشالا الان دیگه دردش تموم شده و سرماخرودگیشهم رو به بهبوده!
مامان مبینا
22 آبان 93 13:05
سلام به مامان مهربون من که هر وقت مبینا واکسن داشت از یه هفته قبلش استرس داشتم اما خدا رو شکر زیاد اذیتم نمیکرد به جز واکسن دو ماهگی انشا...فاطمه خانوم هر چه زودتر خوب بشه
مامان بردیا اریایی
22 آبان 93 14:32
سلام مبارکه 6ماهگیت گلم میتونین به قول خودتون دکترتون رو عوض کنین نمیدونم کجا زندگی میکنیین اگه تهرانین میتونم یه دکتر خوب بهتون معرفی کنم
ترنم
24 آبان 93 10:39
واکسن شش ماهگی مبارک عافیت تنت عزیزم دوست جونی خدا کنه شمام زودتر خوب خوب بشینخدا کنه خوب بشی که بستری نشی اگه بستری بشی واسه فاطمه صادات چیکار میکنی؟
مامان فاطمه سادات
پاسخ
همه ی غصه ی منم همینه
اعظم مامانه زهرا
24 آبان 93 14:30
زهرا هم زمان واکسنه 6 ماهگیشه...همون واکسنی که همه مامان ها ازش می ترسن
مامان افسانه
24 آبان 93 15:33
سلام عزیزم واکسن گل دخملت مبارک باشه دوست عزیزم اگر نظر دکترت این باشه بهتره به حرفش عمل کنی جون موندن عفونت تو بدن متونه خیلی دردسرها برات بسازه البته بهتره قبلش نظر چند متخصص دیگه رو هم بدونی تا تشخیص بهتری داده بشه ان شاالله خیلی زود زود خوب بشی عزیییییییزم
مامان فاطمه سادات
پاسخ
ممنون از راهنماییتون
سارا مامان یاسین
26 آبان 93 10:28
واکسن خانوم گل مبارک باشه خداروشکر که فاطمه جونم خوبه عزیزم نگران نباش انشا... هرچه که خیر و صلاح برای شما و فاطمه جون هستش پیش بیاد عفونت رو پشت گوش ننداز انشاا... نیازی به بستری نیست
مامان مبینا
26 آبان 93 14:46
بوووووووووس واسه فاطمه خانوم راستی مامانی حال خودت چطوره؟
مامان حديث
26 آبان 93 23:10
سلام خانمي شب بخير فاطمه سادات جونم خوبه؟ خودت چطوري بهتر شدي گلم؟
مينا مامان اميرعلي
28 آبان 93 11:26
ايشالله زود خوب ميشي عزيزم.... دختر گلت رو ببوس
مامان
28 آبان 93 14:40
سلام مامان فاطمه جون امیذوارم هرچه زودتر خوب بشی. منم باید 15 روز دیگه واکسن شش ماهگی نازنین را بزنم خیلی نگرانم امیدوارم فاطمه جون دردش خوب بشه ببوسش
مامان مبینا
1 آذر 93 13:45
سلام مامانی پس کجایی چرا اپ نمیکنی عزیزم؟نگرانم بهتر شدین؟ فاطمه سادات رو ببوس من اپمممممممممممممممم