دندونی...
سلام مخمل مامان
یه چند وقتی بود که دندونم درد میکرد ولی به خاطر برخی گرفتاریهای مامان و بابا وقت نمیکردم که دکتر برم و از اونجایی هم که مامانی زیاد اهل دکتر رفتن نیست به این دردا توجهی نمیکردم .ولی یه چیز بهت میگم همیشه به خاطرت بسپار همیشه هر دردی رو اگه حتی کوچیک هم باشه جدی بگیر تا روزگارت مثل من نشه .حالا بگذریم که روزگار من چه طوریه،ایشالله بعدا بهت میگم
بعد یه مدت درد کشیدن چند روز پیش رفتم دکتر گفت که متاسفانه هر چهار طرف دندون پوسیده داری و یه طرفش هم باید عصب کشی کنی
ولی قبل از اون باید دارو بخوری تا عفونت دندونت برطرف بشه.من به دکتر گفتم چونکه شیر میدم ممکنه به خاطر این داروها شیرم کم بشه ،ولی دکتر گفت که چاره ای نیست یا باید کپسول چرک خشک کن بخوریو یا آمپولش رو بزنی
منم گفتم هر کدوم که ضررش کمتره،که به نظر دکتر همون آمپول بهتر بود.
خلاصه عزیزم،درد دندون و آمپول یه طرف،استرس اینکه شیرم کم بشه هم یه طرف.آخه مامانی،همون اولا که شیر نداشتم و مریض شدی یه کم ترسیده شدم میترسم دیگه نتونم بهت شیر بدم.
مامانای با تجربه خواهشا اگه چیزی میدونید که کمکم میکنه،راهنماییم کنید
راستی تا یادم نرفته این خبر خوش هم بدم که:
بابایی موتور خریییییییییده
چند وقت پیش باباجون موتور عمو سیداحمدت رو خرید. خدا رو شکر الآن دیگه رفت و اومد برامون راحتر شده.